اکستسیEcstasy
تهیه و تنظیم از : حلیمه شیخ لو کارشناس ارشد روانپرستاری از مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی اورمیه
Ecstasy یک آمفتامین توهم زاست. یعنی بدلیل تاثیر بر سیستم دوپامینرژیک محرک و بدلیل تاثیر بر سیستم سروتونرژیک توهم زاست. Ecstasy معمولا" به شکل قرص و کپسول به اندازه، شکل و رنگ های متفاوت ویا پودر سفید موجود است و از طریق خوردن مورد سوء استفاده قرار می گیرد و به نام های E ، XTC و قرص شادی نیز معروف است.
آثار مصرف :
- آثار جسمی : تعریق ، خشکی دهان ، افزایش فشار خون ، تاکیکاردی ، گشادگی مردمک ، افزایش انرژی و هیپرترمی
- آثار روانی :احساس آرامش ، شادی ، گرما ، افزایش انرژی و احساس صمیمیت با دیگران . در دوزهای بالا ممکن است اضطراب ، افسردگی ، پانیک ، بیخوابی و سایکوز بروز کند.
عوارض جانبی : افزایش فشار خون ، عوارض کبدی و قلبی ، آسم ، دیابت ، تشنج و علائم شبیه سندرم نورولپتیک بدخیم . Ecstasy می تواند موجب هیپرترمی شود که در اثر فعالیت مفرط مثلا" رقص های طولانی مدت و وحشیانه شدت یافته وحتی منجر به مرگ شود.
وابستگی : تحمل و وابستگی به آمفتامین ها رخ می دهد.
توصیه :
- قطع ناگهانی دارو توصیه میشود.
- برای ترک نیاز به داروهای خاصی نیست .
- به بیماران در خصوص هیپرترمی هشدار دهید. به آنها توصیه کنید که از فعالیت مفرط اجتناب کنند و درصورت فعالیت هر ساعت استراحت نموده و از مایعات استفاده نمایند
چرا دریاچه اورمیه می میرد؟
نوشته :دکتر سعید اعلم رضائیه از مرکز آموزشی درمانی شهید مطهری اورمیه
کاهش نزولات
· در دو دهه گذشته نزولات آسمانی بر فراز منطقه آذربایجان کاهش یافته است.البته آن ور مرز در کشور ترکیه افزایش نزولات بوده است.میگویند رشته کو ههای مرزی به مثابه دیواری عظیم و بلند عمل نموده و از ورود ابر های بارور به کشورمان جلوگیری میکنند.
کاهش ورودی آب به دریاچه
برداشت بی رویه آب
احداث میان گذر دریاچه
افزایش غلظت آب
ورود فاضلاب های شهری و روستا ئی
افزایش دما ی هوا در دو دهه گذشته
حفاری چاه های عمیق اطراف دریاچه
طبل در گوش بیمار
نوشته :دکتر رحمت سخنی ازمرکز آموزشی درمانی امام خمینی اورمیه (ره)
ویرایش و تنظیم :سیمین گله بان - فریده گل افشان
طبق معمول اورژانس شلوغ بود.یکدفعه در اورژانس به شدت باز شد و یک نفر بدون هدف و داد و فریادکنان به داخل اورژانس دوید.بیمار آرام و قرار نداشت.با هزار مصیبت همراهان و پرستاران وی را روی یکی از تخت ها نشاندند ولی بیمار باز بلند شد و اورزانس را چرخی زد.وقتی بالای سر بیمار رفتم همچنان بی قرار بود چند بار هم سرش را به نگاتوسکوپ رادیولوژی زد.همراهانش به زور نگهش داشتند تابه سؤالاتم پاسخ دهد.وقتی پرسیم چه شده؟جواب داد:یکی در گوشم طبل می زند.گوشم دارد منفجر می شود.اول فکر کردم بیمار هیستریکی و تمارضی می باشد ولی بیقراری غیر طبیعی بیمار و اشاره به گوش راستش این شک مرا از بین برد.تمام معاینات بیمار و علائم حیاتی بیمار دال بر سالم بودن بیمار بوده و مشکلی نداشت.اما بیمار همچنان از وجود صدای بلندی در گوشش صحبت میکرد.بعداً فکر کردم،احتمالاً بیمار فشار خون بالا دارد و سر و صدایی که می شنود به خاطر آن است.ولی در معاینه فشارش دوازده روی هفت بود.به فکر تروما و ضربه گوش شدم،در این رابطه نیز چیزی عایدم نشد.در معاینه گوش بیمار با دستگاه اتوسکوپ هم موردی پیدا نشد.کم کم داشتم کلافه می شدم،آخر چرا بیمار بی تابی می کند.مجبور شدم دوبار و حتی سه بار معاینات را تکرار کنم باز به نتیجه ای نرسید م تااین که در معاینه مجدد چند باره گوش احساس کردم یک تار مو در پرده گوشش دیدم.در معاینه بعدی تار مو که کرک دار نیز بودمحو شد.در معاینه آخری تار مو دو تا شد،دیگر مطمئن شدم که چیزی متحرک در گوش بیمار میباشد.با احتیاط با یک پنس مخصوص تار مو را گرفته و آرام به بیرون کشیدم.آنچه که دیدم و باعث تعجب همه شد ،نصف بدن یک سوسک زنده بود که در اثر برخورد با پنس به دو نیم شده بود.داد و فریاد بیمار کاهش یافت ولی ماندیم که نصف دیگر سوسک کجاست؟ده دقیقه از این موضوع نگذشته بود که دوباره سر و صدای بیمار بلند شد.گوش بیمار را با هزار مصیبت شستشو دادیم،بسیار جالب بود که نصف باقیمانده سوسک وقتی داخل ظرف رسید،همچنان تکان میخورد.بالاخره بیمار آرام شده و بعد از گرفتن دارو مرخص شد.
دریاچه ارومیه که در گذشته (چی چست) و (کبودان) نام داشته، بزرگترین و شورترین دریاچه دائمی ایران و یکی از دریاچه های فوق اشباع از نمک دنیا است که از این نظر با دریاچه بزرگ نمک آمریکا شباهت دارد. درازای آن 140 و پهنای آن بین 15 تا 50 کیلومتر و مساحت آن بین 5000 تا 6000 کیلومتر مربع (بر حسب میزان بارش و تبخیر) است.در دوره زمین شناسی پلیستوسن، دریاچه ارومیه تا تبریز و مراغه گسترش داشته اسیت. این دریاچه در یک فرو نشست کم ژرفای وسیع با میانگین ژرفای 6 متر قرار گرفته است. در این دریاچه، بیش از 102 جزیره وجود دارد که شکل و اندازه آنها با میزان بارش سالانه تناسب دارد. در بین این جزایر کوچک و بزرگ، شبه جزیره اسلامی (شاهی) بزرگترین آنهاست که در سالهای پربارش زمانی به صورت جزیره در میآمده است. اسامی تعدادی از جزایر دریاچه:آذین –آرام_آرزو-اردشیر-بردین_زرتپه- اسلامی-زرکمان- سپید-شبذیر-کاظم داشی-میانه-شوش-کرکس-گیو-مشکین-مهران-ناهید-ناخدا ) سطح حوضه آبریز دریاچه حدود 50000 کیلومتر مربع است: زرینه رود، سیمینه رود، زولای چای و آجی چای از رودهای عمده وارده به دریاچه هستند از میان رودهای گفته شده، آجی چای از رسوبات نمکی نئوژن شرق تبریز عبور میکند و در حمل مقدار قابل ملاحظهای نمک به دریاچه نقش دارد. ، سن دریاچه را 30 تا 40 هزار سال تعیین نموده ،ولی براساس پادگانههای دریاچهای پیرامون آن، سن دریاچعه را 400 تا 500 هزار سال برآورد میکنند. نمونههای گرفته شده از رسوبات نرم بستر ، نشان میدهد. که در طول عمر دریاچه، شرایط خشک اقلیمی نیز وجود داشته است. بیشتر نهشته های دریاچه، از نوع شیمیایی است. وجود بعضی لایه های نازک تخریبی (کوارتز، کلیت، (پلاژیوکلاز)) و کائولینیت) نشانگر تغییر موقتی آب و هوا و شوری دریاچه است. از رسوبات شیمیایی درچه، آراگونیت بیشترن مقدار را دارد که به صورت تیغه های نازک و منظم و یا نامنظم که منظره زیبایی را نیز نشان میدهند است. ژیپس به صورت لایه های مستقل وبلورهای درشت در گل و لای رشد کرده و تشکیل آن در زمانی بوده که سطح آب به صورت حداقل رسیده است. کلسیت های موجود به همراه آب رودها به دریاچه رسیدهاند و تغییر مقدار آن نسبت به کوارتز، نمایانگر تغییرات آب و هوایی است. نمک طعام و فلدسپارهای پتاسیم دار کانی فرعی هستند اگرچه در نهشته های کف، اُ اُلیت دیده نشده، ولی در کرانه غربی دریاچه، اُاُلیت در حال تشکیل است. در نهشته ها، اثری از خاکسترهای آتشفشانی دیده نشده است. در ضمن نمک مجزا دیده نشده که نشان میدهد دریاچه هیچ وقت به طور کامل خشک نشده است. آب دریاچه ارومیه با pH از 2.7 تا 6.7 از نوع کلرید سدیم، منیزیم وسولفات سدیم و در حالت زیر قلیایی است. تغییر شوری آب، رابطه عکسی با ژرفای دریاچه دارد و با افزایش ژرفا، شوری کمتر میشود. میزان شوری آن در هنگامن پرآبی 220 گرم در لیتر و در تابستان تا 280 گرم در لیتر افزایش مییابد. سطح آب در فصول مختلف تا یک متر در نوسان است و با همین دلیل در مواقع پر آب بخش هایی از ساحل آن به زیر آب میرود. به رغم شوری زیاد، جلبک های سبز، مانند Oundella، سخت پوستان Artemia Salina و باکتری ها از موجودات زنده دریاچه هستند. این جانداران در دوام دریاچه نقش موثر دارند و از نابودی آن جلوگیری میکنند. مطالعات اکتشافی انجام شده برای استحصال نمک از دریاچه ارومیه نشان داده است که مجموع ته نشست جامد دریاچه به بیش از 5 میلیارد تن میرسد. در این میان پتاسیم برحسب K_2O حدود 27 میلیون تن و برحسب سولفات پتاسیم حدود 60 میلیون تن، منیزیا 240 میلیون تن، برومید حدود 28 تن و لیتیم حدود 250 تن برآورد شده است. بنابراین، پس از مطالعات فرآوری، استحصال نمک های دریاچه ارومیه با احداث حوضچه های تبخیر خورشیدی و کارخانه های فرآوری، امکان پذیر است.
خاطره دیازپام وریدی وبیمار سمج
نوشته :دکتر رحمت سخنی از اورمیه
تنظیم :فریده گل افشان از اورمیه
در یکی ازروستاها در درمانگاهی پزشک بودم ،روزی یک بیمار آقای حود 50 ساله به خاطر درد اندام به من مراجعه کرد.و بعد از معاینه او مقداری دارو نوشتم وبیمار رفت.بیمار روزهای بعد چندین بار مراجعه کرده مجبور شدم وی را به آزمایشات و گرافی های مختلفی ارجاع بدهم،متأسفانه بیمار به خاطرعدم خوب شدن و علاقه به نوع روش معانیه ام، ول کن معامله نبود به طوری که هر روز قبل باز شدن درمانگاه، جلوی در درمانگاه حاضر می شد.اکثر کادر برایشان سوژه خوبی پیدا شده بود تا سر به سر من بگذارند. تا اینکه روزی مجبور شدم به بیمار دیازپام تجویز کنم.معاون من یک کارشناس بیماریها بود که سالها در جبهه وجنگ فولاد آب دیده شده ،نترس وپرهیکل بود.آن روز به بهیارمان به خاطر وجود بیمار زیاد کمک می کرد وتزریق این بیمار سمج را نیزاوانجام داد. ظهر هنگامی که می خواستیم درمانگاه را تعطیل کنیم سرایدار درمانگاه آمد گفت آقای دکتر اون بیمارکه در اتاق تحت نظر خوابیده را مرخص نمی کنید ؟ گفتم کدام بیمار ؟! مگر بیماری تحت نظر است؟! گفت : آره بابا همان بیمار که همه را کلافه کرده اونه،سریع رفتیم اتاق تحت نظر، دیدیم بله خروپف اون بیمار سمج به آسمان می رود واز صبح به خانه اش نرفته است. ماندیم که چه بکنیم وقت اداری تمام شده بوداین هم خوابیده است. از معاون پرسیدم این چرا این شکلی شده ؟ گفت: من فقط یک دیازپام وریدی زدم که این گونه شد.گفتم مگر وریدی زدی ؟ آخه من نگفتم عضلانی بزن الان خر بیارو باقلای بار کن. حالابا بیمارخوابیده چه باید بکنیم؟ به کمک سرایدارآدرس خانه اش را پیدا کرده وفردی را جهت بردنش به خبر کردیم.دیگر حساب دستمان آمد که فردا روز دیگری خواهد بود و مطمئن بودیم که فردا بیمار باتوپ وتشر خواهد آمد .فردا آن روز دیدیم بله آقا صبح اول وقت دم در درمانگاه است بچه ها گفتند دکتر گاومان زائید،الان که یک بیل به سر هرکداممان بزند.ولی با کمال تعجب بیمار با خودش رویی جلو آمد و پرید دستم را بوسید و گفت آقای دکتر متشکرم واقعاً معجزه کردیدآمده ام از شما ودوستان تشکر کن،چند جعبه سیب برایتان آوردم ،ما که شاخ در آورده بودیم .با احتیاط یکی از همکاران پرسید ببخشید مشکلی پیش آمده ؟ بیمار گفت :نخیر اتفاقا مشکلی که سالها داشتم با آن آمپول معجزه آسایتان به کلی رفع شده دیگر دست و پاهام درد نمیکند از آن روز به بعد درمانگاه ما شد مرکز پیرزنها و پیرمردانی که دهها سال دچار دردهای مختلف عضلانی و استخوانی داشتند ولی با درمانی خوب نشده بودند !! و ما از یک چاه در آمده و در یک چاه دیگری افتادیم و حداقل خوبی آن دیازپام وریدی آن بود که از شر آن بیمارسمج رهائی یافتیم ودر عرض دو سالی که در آن روستا بودم هر ماه چندین قوطی سیب و انگور از باغ و باغچه آن بیمار دیازپام وریدی تمامی کارکنان درمانگاه و خانه های بهداشت نصیبمان گردید .
http://www.rs272.parsiblog.com/
گردو بازی کادر پرستاری با بیماران
تهیه وتنظیم:دکتر رحمت سخنی از اورمیه
یادمه قبل از پزشک شدن،در دوران دبیرستان تحت عنوان نیروی داوطلب جوانان هلال احمر در بیمارستان شهید بهشتی ارومیه در زمان های تعطیل و تابستان پرستاری می کردم (به خاطر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و کمبود شدید کادر پرستاری)،آن روز ها کادر پرستاری وبیماران واقعاً تحت شدید ترین فشارها بودند که خود ناشی از کمبود پرستار،پزشک،حتی پزشک عمومی ،تخت بیمارستانی ونبود انواع تخصص بود.البته مثل امروزها وفور کادر پرستاری لیسانس نبود در کل بیمارستان چند کادر پرستارفوق دیپلم وجود داشت که آنها هم مسئول دفتر پرستاری بودند.به همین دلیل به افرادی مثل من که کارآموز هلال احمر بودند در تیم پرستاری استفاده می نمودند.از فعالیت های روزانه یادداشت برداری می کردم در بخش داخلی احساس عجیبی داشتم تلفات بخش ما نسبت به بخش های دیگر زیاد تر بود و به تبع آن احساس مرگ در بیماران بیشتر احساس می شد.افسردگی و هراس از آینده در چهره اکثر بیماران داخلی به وضوح قابل لمس بود. همیشه دنبال راهی بودم که نوعی این بیماران را شاد نمایم،ولیبه نتیجه نمی رسیدم ،مشورت با دیگر همکاران نیز کمک خاصی در این رابطه به من ننمود. تا اینکه در شب چله که مقداری بادام و گردو نشکسته خریده بودیم فکری به خاطرم رسید چند تا از بیمارانی که مدتها در بخش بستری بودند و با آنها رابطه دوستی برقرارکرده بودم،جمع کرده و به آنها گفتم هربیماری ای دارید فراموش کرده امروز بیایید با هم شادی کنیم .گفتند مارا گرفتی برو بابا کجای بیمارستان را دیده ای که بوی شادی بدهد ولمان کن برو شب چله ات را بگذران. گفتم بیایید با هم گردو بازی کنیم نمی دانم چطور شد یکی از آنها قبول کرد که بازی کنیم .چون یک سالن دراز در بخش داشتیم دو نفری تعدادی گردو در زمین چیدیم وشروع به بازی نمودیم .از سروصدای ما دیگر بیماران به جمع ما پیوستند ،بطوریکه بعد از مدتی اکثر بیمارانبخش در گردو بازی شرکت کردندآن هم با عشق وولع خاصی تا ساعت 3 بامداد. تعدادی از کادر پرستاری آقا نیز در جمع ما حاضر بودند. شادی ،نشاط وخنده در همه موج می زد همه ازیاد برده بودند که در بیمارستان بوده چه بیماری ای دارند.چند بار این موضوع در شب های بعدی تکرار شد .تعدادی از بیماران احساس سلامتی مکردند و حتی با رضایت شخصی مرخص شدند ودیگر به بیمارستان برنگشتند .آن شب ها، شب های به یاد ماندنی بود که مرا در تصمیم گیری برای پزشک شدن در آینده بسیار کمک نمود وبه این اعتقاد رسیدم که درمان بیماران فقط از طریق دارو های شیمیایی نیست بلکه روان بیماران نیز همزمان با جسمشان باید درمان شود که متاًسفانه هم اکنون در بیمارستانهای ما رخ نمی دهد.
http://www.rs272.parsiblog.com/
مشکلات گوارشی در سالمندی
تهیه و تنظیم :پریناز جهان پیما کارشناس پرستاری و دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری از اورمیه
فرد سالمند بیشتر در معرض خطر اختلال تغذیه قرار دارد . بیماری های لثه و دندان که منجر به فساد و افتادن و دندان می شود در سالمندان شلیع است جریان بزاق کاهش می ایبد و فرد سالمند احساس خشکی در دهان دارد . در اثر کاهش گیرنده های چشایی ، سالمندان غذاهای شیرین و شور را ترجیح می دهند . شکایات عمده شامل احساس پری ، سوزش سر معده و سوء هاضمه است حرکات معده ممکن است کاهش یابد که منجر به تأخیر در تخلیه محتویات معده می شود . کاهش ترشح اسید پپسین ، موجب کاهش جذب آهن ، کلسیم ، و ویتامین ب یک می شود . به نظر می رسد با بالا رفتن سن ، جذب مواد غذایی از روده کوچک نیز کاهش می یابد . فعالیت کبد ، کیسه صفرا و پانکراس به طور کلی حفظ می شود ، اگر چه در جذب و تحمل چربی نارسایی هایی وجود دارد . میزان بروز سنگ کیسه صفرا و مجاری صفرا نیز با بالا رفتن سن ، افزایش می یابد . از 17 نفر ، یک نفر دچار اشکال در بلع یا دیسفاژی می شود که ، 2/6 میلیون نفر از آمریکاییان بالاتر از 60 سال را مبتلا می سازد و هر سال 000/300 تا 000/600 مورد جدید تشخیص داده می شود . این وضعیت ، یک وضعیت جدی است که می تواند زندگی فرد را به مخاطره بیندازد . این وضعیت در نتیجه اختلال یا اشکال در فعالیت مسیر عصبی است ، مثلاً مواردی که در سکته مغزی ایجاد می شود . این حالت ممکن است در اثر اختلال فعالیت عضلات صاف و مخطط دستگاه گوارش ایجاد شود که تا 50% لز بیماران مثل پاریکسونی و اسکلروز متعدد، پولیو میلیت اسکلروز طرفی آمیوتروفیک (بیماری لوگریک(Lou-Gehrig"s )) را شامل می شود .آسپیره کردن مواد غذایی ومایعات جدی ترین عارضه ای است که در غیاب سرفه یا انسداد و خفگی می تواند بروز کند . یبوست نیز د افراد پیرشایع است علایم یبوست خفیف شامل درد و ناراحتی شکم است ، یبوست شدیدتر موجب سفتی و تراکم مدفوع می شود که عوارض شدید از جمله مدفوع سخت و در نتیجه اسهال ، در اثر خروج مدفوع آبکی از اطراف مدفوع متراکم ، بیاختیاری دفع و انسداد روده را در پی دارد . عوامل مساعد کننده یبوست شامل عدم مصرف غذاهای حجیم ، مصرف طولانی ملین ها ، مصرف برخی داروها ، بی توجهی به احساس اضطاری دفع ، بی حرکتی ، عدم مصرف مایعات کافی و مصرف چربی بیش از حد هستند و عوامل دیگر ممکن است نادیده گرفته شود. اقداماتی که موجب ارتقای سلامت دستگااه گوارش می شوند عبارتند از :مراقبت مرتب از دندان و دهان؛ مصرف غذا به میزان کم و دفعات زیاد ؛ اجتناب از فعالیتهای سنگین بعد از مصرف غذا ؛ مصرف غذای کم چربیو سرشار از فیبر ؛ نوشیدن مایعات کافی ؛ برقراری عادت دفع منظم و اجتناب از مصرف ملین ها و آنتی اسیدها . درک رابطه بین کاهش حس بویایی و چشایی با صرف غذا ، به ماقبت کننده برای انجام اقدامات حفظ سلامت سالمندان کمک می کند
.http://www.rs272.parsiblog.com/
فعالیت جنسی وسکس سالمندان
تهیه و تنظیم :پریناز جهان پیما کارشناس پرستاری و دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری از اورمیه
http://www.rs272.parsiblog.com
پس از یائسگی تولید استروژن وپروژسترون توسط تخمدانها قطع می شود .تغییرات سیستم تولید مثل در زنان عبارتند از : نازک شدن جدار واژن همراه باتنگ شدن قطر داخلی واز دست دادن حالت ارتجاعی ، کاهش ترشحات واژان که موجب خشکی ، خارش وکاهش حالت اسیدی واژن می شود ؛ آتروفی رحم و تخمدانها ؛ وکاهش قوام عضلات عانه ای – دنبالچه ای که با عث شل شدن واژن و پیرینه می شود . این تحقیقات موجب درد هنگام مقاربت و خونریزی واژان می شود . در مردان مسن تر ، بیضه ها و آلت کوچک می شوند و سطح آندروژنها کاهش می یابد . اختلال نغوظ در بیماریهای قلبی – عروقی ، اختلالات اعصاب ، دیابت یا حتی بیماریهای تنفسی که تحمل فعالیت را کاهش می دهند ، دیده می شود .
میل و فعالیت جنسی کاهش پیدا می کند ، ولی از بین نمی رود . استفاده از لغزان کننده های محلول در آب می تواند از مقاربت دردناک جلوگیری کند . برای جبران کاهش لغزندگی واژن می توان از استروژن موضعی استفاده کرد که عوارض جانبی استروژن سیستمیک را ندارد . برای درمان اختلال نغوظ ناشی از بیماریهای قلبی – عروقی، اعصاب ،غدد درون ریز یا روانی، چند روش درمانی وجود دارد .استفاده از پمپهای مکش پنیس، تز ریق موضعی یا تجویز داروهای محرک عروق در مجرای ادار، یا استفاده از داروی خورکی سلیدنافیل سیترات (وا گرا) در برخی از بیماران موثر بوده است . سیلد نا فیل سیترات در بیمارانی که داروی نیترات خوراکی مصرف می کنند منع مصرف دارد.
در صورت اختلال شدید ،در فعالیت جنسی بیمار به ژنیکو لوژیست یا اورولوژیست ،ارجاع داده میشود .برنامه مرتب ورزش روزانه هم در زنان و هم در مردان موجب تقویت عملکرد جنسی می شود .
دستگاه ادرای تنا سلی
دستگاه ادرای تناسلی سالمندان فعالیت خود را به نحو مناسبی ادامه می دهد فهر چند در اثر کاهش تعداد نفرونها ،اندازه کلیه کوچکتر می شود . تغییرات فعالیت کلیه شامل کاهش فیلتراسیون ،کاهش فعالیت توبولی همراه با کاهش کار آیی باز جذب وتغلیظ ادرار وآهسته تر شدن پاسخ حفظ تعادل اسید و باز هنگام استرس زنان مسن است که غالبآ دچار بی اختیاری فشاری یا اضطرارییا هر دو می شوند . هایپرپلازی خوش خیم پروستات (بزرگ شدن غده پروستات)در مردان مسن شایع است .
بزرگ شدن پروستات موجب احتباس ادرارو بی اختیاری ناشی از لبریزشدن مثانه می شود .
سزطان پروستات که یک سرطان با رشد آهسته است غالبآ در مردان مسن تر از 70 سال دیده میشود . سرطان کلیه ومثانه غالبآ در سنین بالا تر از 50 سال دیده می شود. سیگار به عنوان عامل اصلی این سرطانها شناخته شده است .
مصرف کافی مایعات برای کاهش عفو نتها ی مثانه و بی اختیاری ادرار لازم است . سایر عادت بهداشتی شامل موارد زیر است : دسترسی به دستشویی،دفع ادرار به فواصل 2 تا 3 ساعت در هنگام بیداری . اجتناب از مواد تحریک کننده مثانه مثل نو شیدنی های کافئین، اسیدی،الکل وشیرین کننده های nutra ،به میزان زیادی تکرار ادرارواجبار را کا هش میدهد . باید میزان مصرف آب افزایش داده شود تا از غلیظ شدن ادرار که موجب احساس فوریت واضطرار برای دفع می شود جلو گیری کند.
ورزش کف لگن که ابتدا توسط کجل (1948) شرح داده شده می تواند در کاهش علائم بی اختیاری اضطراری و فشاری موثر باشد .
آموزش به بیماربرای چگونگی انجام ورزش با تشخیص عضلات عانه ای دنبالچه ای شروع می شود . به بیمار گفته می شود که این عضله ،همان عضله ای است که برای جلوگیری از دفع گاز ،یا توقف جریان ادرار بطور ارادی وبدون استفاده از عضلات شکم ،باسن یا عضلات داخلی ران منقبض می شود . برای انجام ورزش ابتدا عضلات لگنی سفت شده وسپس رها می شوند به این صورت که 5 ثانیه عضله منقبض و 10 ثانیه استراحت داده می شود . این ورزش را باید 30 تا 80 بار در هر روز تکرار کرد . نباید بیش از حد این تمرین را تکرار کرد زیرا مو جب خستگی عضله می شود . ازآنجا که کنترل عضلات نیاز به چندین ماه تمرین دارد ، فرد سالمند تشویق می شود تا ورزش ها را ادامه دهد . این ورزش باید حتماٌ به طور روزانه انجام داده شود . استفاده از باز خورد زیستی به اجرای صحیح این ورزش کمک می کند . با نزذیک شدن منو پوز،استروژن در گردش زنان کاهش می یابد و در نتیجه کف لگن از دریافت خون و مواد غذایی مورد نیاز محروم می شود . این امر موجب افزایش بی اختیاری استرسی می شود . انجام ورزش های لگنی به کمک باز خورد زیستی ، می تواند موجب برگشت فعالیت مثانه شود . این ورزش برای مردانی که به دنبال جراحی و برداشتن پروستات دچار بی اختیاری به صورت ریزش قطره قطره ادرار شده اند نیز توصیه می شود . پرستار به بیماربه بیمار راهنمایی می کند که اسفنکتر رکتوم را تا حدی که آلت به داخل جمع شود به حالت انقباض در آورد . تکرار مرتب این ورزش موجب ایجاد قوام مطلوب عضله می شود . یبوست نیز یک عامل عمده در بی اختیاری ادرار محسوب می شود . بیمار به مصرف مایعات کافی ، رژیم غذایی سرشار از فیبر و تحرک بیشتر تشویق می شود تا عملکرد مرتب روده ها بهبود یابد . عفونت دستگاه ادراری در زنان سالمند قابل پیشگیری است . دلایل عفونت ادراری شامل اثرات کاهش استروژن است ، که طول مجرای ادرار را کوتاه تر می کند ، امکان عبور آسانتر باکتری به مثانه را فراهم می کند ، مصرف کمتر مایعات ، باعث غلیظ تر شدن ادرار شده و باکتری ها می توانند تکثیر شوند ؛ ورود باکتری از رکتوم به علت عدم رعایت بهداشت ناحیه در اثر ناتوانی در تحرک و تغییرات مفاصل ، محدود شدن دامنة حرکتی بازو و محدودیت توانایی حرکت دست غالباً باعث می شود که زنان ناحیه پرینه را از پشت به جلو تمیز کنند ، که باعث می شودئباکتری هایی مثل اشرشیاکولی وارد مجرای ادرار و مثانه شوند
http://www.rs272.parsiblog.com/
عوارض خطرناک تاتو
تهیه و تنظیم :نسرین ون آبادی کارشناس پرستاری از اورمیه
برای تاتو کردن از سوزن های مخصوص استفاده می شود و این کار غیر از درد فراوان ، خونریزی زیادی هم به همراه دارد . پس از خال کوبی نیز رعایت نکردن بهداشت فردی ، می تواند شخص را در معرض ابتلا به بیماری های خطرناکی چون ایدز و هپاتیت قرار دهد.
تاتو همان خال کوبی است که درقدیم انجام می شده است، با این تفاوت که در زمان های قدیم از تصاویر شیر و اژدها برای اثبات پهلوانی استفاده می شد و امروزه صرفاً جهت آرایش، خط باریکی روی پلک چشم ، داخل ابرو یا دور لب تاتو می شود .
برای تاتو کردن از سوزن های مخصوص استفاده می شود و این کار غیر از درد فراوان ، خونریزی زیادی هم به همراه دارد . پس از خال کوبی نیز رعایت نکردن بهداشت فردی ، می تواند شخص را در معرض ابتلا به بیماری های خطرناکی چون ایدز و هپاتیت قرار دهد.
تحقیقات اخیر انجمن خیریه حمایت از بیماران کبدی در ایران نشان می دهد که یکی از بیماری های شایع عفونی و مسری در کشور ما هپاتیت است . اغلب اوقات هپاتیت نوع C و گاهی نیز هپاتیت نوع B به صورت مزمن باقی مانده و می تواند به نارسایی کبد و نیز سرطان این عضو حیاتی منجر شود .
هر دو نوع این هپاتیت از طریق خون منتقل می شوند ، ولی تحقیقات گسترده نشان می دهد که تاتو می تواند یکی از روشهای انتقال هپاتیت به خصوص هپاتیت نوع C باشد.
همچنین کسانی که خال کوبی می کنند ۹ برابر بیشتر از سایر افراد، در معرض خطر ابتلا به هپاتیت C قرار دارند، در حالی که در افراد بدون خال کوبی این بیماری بسیار کمتر دیده می شود.
انجام خال کوبی در محلهای سنتی و آلوده ، اندازه و بزرگی خال کوبی ، همچنین استفاده از رنگهای سفید، زرد ، نارنجی ، قرمز، احتمال ابتلا فرد به این بیماری ها را افزایش می دهد.
سایر بیماری های عفونی مثل هپاتیت B ، سیفیلیس، جذام و سل نیز می تواند از طریق خال کوبی یا تاتو منتقل شوند.
متاسفانه امروزه خال کوبی ظریف و تاتو در میان جوانان و نوجوانان ما رایج شده است، در حالی که اکثر این افراد از خطر انتقال بیماری های خطرناک عفونی از این طریق بی اطاع هستند.
در خصوص ایدز نیز ثابت شده است، ویروسی که موجب ابتلا به این بیماری می شود، از سه راه اصلی آمیزش جنسی ، انتقال خون و فرآورده های خونی آلوده و مادر آلوده به بدن افراد سرایت می کند.
تحقیقات نهادهای علمی نشان داده است که به واسطه تماس سوزن با خون در عمل خال کوبی ، خطر ابتلای فرد به ایدز زیاد است و این دسته از افراد در مجموعه گروه های پرخطر قرار می گیرند.
پزشکان تاکید می کنند که حتی با رعایت نکات بهداشتی ، خطر ابتلا به ایدز و دیگر بیماری های عفونی در کسانی که خال کوبی می کنند ، زیاد است و این ادعا که در تاتو از وسایل مخصوص استفاده می شود، به هیچ وجه یک ادعای منطقی و علمی نیست.
بخیه و پزشکان دو قلو
آن روز در اورژانس غلغله ای بود . تصا دفی پشت تصادفی، چاقو خورده ،خود کشی، سوختگی، سکته مغزی و قلبی، مسمومیت دارویی،بیماران تمارضی و دهها بیمار دیگر، سهمیه آن روزمان بود. با اینکه دو پزشک بودیم ولی کنترل اورژانس بسیار سخت بوده به همین دلیل مجبور شدیم کارها را بین انترنها واکسترنها و پرستاران تقسیم کنیم . کارها خوب پیش می رفت تا اینکه یک بریدگی کف پا آوردند.به یکی از انترنهای جدید الورود گفتم:آقای دکتر لطفاً در صورت امکان بخیه بیمار را شما بزنید.انترن جوان کمی رنگ باخت و گفت :ببخشید من تا به حال بخیه نزده ام،در صورت امکان اولین بخیه را شما در اتاق عمل بالای سرم باشید و راهنمایی ام کنید.چون تئوری خوب بلدم ولی عملاً تا به حال انجام نداده ام.انترن باهوشی به نظر می رسید ، آنچه را که می گفتم بدرستی و مو به مو انجام می داد تا اینکه بخیه تمام شد.بعد از گذشت یکی دو ساعت یکدفعه از زمین و آسمان بیمار تصادفی و ترومایی به اورژانس سرازیر شد و مثل آتش زیر خاکستر خود را نمایان ساخت.دوباره مجبور شدم از انترنها کمک بخواهم. تمام راهروها و اتاق عمل پر بود از بیمارانی که منتظر بخیه خوردن بودند.به همان انترن قبلی گفتم لطف کن به خاطر شلوغی از یک طرف ، شروع به بخیه زدن بیماران بکن تا کمی اورژانس آرام شود.نمی دانم چه شد که از اتاق عمل بیرون رفتم و تا یک ساعت نتوانستم برگردم.اوضاع کمی آرام شده بود.
.هنگام صرف چای،یکدفعه یادم افتاد که سری به انترن اتاق عمل بزنم و از او به خاطر زحماتش تشکر کنم.صحنه ای را که می دیدم باورم نمی شد.همه بیمارانی را که به انترن سپر ده بودم ، بدون بخیه و در حال ناله و زاری بودند.به هر حال به کمک دیگر انترنها سریع بیماران را بخیه زده و مرخص کردیم.ولی تا آخر شیفت نتوانستم به این سؤال جواب دهم که چطور یک انترن باهوش و کارا نتوانسته بود از عهده کاری که قبلا نیزانجام داده بود بر آید؟ از بخت بد قبل تحویل شیفت دوباره اورژانس وضعیت بحرانی پیدا کرد.دوباره از انترن جوان جهت بخیه زدن کمک خواستم ، ولی این بار با حساسیت تمام او را زیر چشمی زیر نظر داشتم هر چه زمان می گذشت متعجب تر شده و کم مانده بود که شاخ دربیاورم . انترن جوان چنان با ظرافت و سریع بخیه می زد که باورم نمی شد. بالاخره بعد از اتمام کار و تشکر کردن از او نتوانستم خودم را نگه دارم و از آن انترن جوان پرسیدم ، دوست من ببخش یک سؤالی دارم که برایش جوابی پیدا نکردم گفت بفرمایید گفتم از صبح شما را زیر نظر دارم،بخیه صبحی را با اینکه قبلاًنزده بودی براحتی زدی.بخیه های ظهری رانتوانستی جسارتاً حتی یک عدد را بزنی ولی حالا تمام بخیه ها را بدون کمک دیگران زدی،در این چه رازی نهفته است ؟ انترن جوان ابتدا کمی ناراحت شد بعد با لبخند جواب داد ، نگران نباشید به این وضع عادت می کنید . گفتم چطور مگه ؟ جواب داد آخر من یک برادر دو قلو دارم که او نیز یک انترن است و در یک گروهیم.متأسفانه او بر خلاف من دارای شخصیت فوق العاده مضطربی میباشد.آنکه ظهری دیده اید برادرم بوده واز این به بعد سعی خواهم کرد او را از خودم جدا نکنم. تا پایان دوره انترنی تنها شناسه این دو برادرانترن مضطرب بود